آنچه در این مقاله میخوانید [پنهانسازی]
در دنیای امروز فقط داشتن نمرات بالا یا توانایی ذهنی بالا کافی نیست تا فردی موفق به نظر برسد. خیلی از ما با افرادی مواجه میشویم که در آزمونهای منطقی عملکرد خیلی خوبی دارند اما در امر برقراری ارتباط اجتماعی و درک احساسات دیگران به طرز زیادی ضعیف هستند. اینجاست که مطرح میشود هوش هیجانی چیست؟
مفهوم هوش منطقی یعنی IQ با هوش هیجانی یعنی EQ کاملاً متفاوت است و در خیلی از موقعیت های زندگی EQ هوش هیجانی به مراتب تعیین کننده تر از IQ می باشد.
تعریف و تفاوتهای بنیادین هوش منطقی IQ و هوش هیجانی EQ
IQ همان هوش سنتی یا منطقی است که معمولاً با تواناییهای ریاضی، استدلال، تحلیل اطلاعات و حافظه قوی مرتبط است. افرادی که دروس مدرسه، امتحانات و مباحث فنی را به خوبی پشت سر میگذارند و عملکرد خوبی در این زمینه ها از خود ارائه میدهند و تیزهوش هستند، IQ بالایی دارند
EQ یا هوش هیجانی به معنای توانایی فرد در شناخت، درک مدیریت و استفاده از احساسات خود و دیگران میباشد. کسی که هوش هیجانی بالایی داشته باشد در روابط انسانی توانمند بوده و موقعیت ها را بهتر میسنجد. همچنین سریعاً زبان بدن دیگران را درک کرده و در تعاملات اجتماعی انعطاف پذیر و موفق عمل میکند.
آیا IQ بالا به تنهایی کفایت میکند؟
برای پاسخ به این سوال بعد از اینکه دانستید هوش هیجانی چیست باید بگوییم تصور کنید فردی استاد فیزیک است یا چند زبان را به خوبی صحبت میکند. اما نمیداند که چگونه در یک جمع دوستانه با دیگران ارتباط برقرار کند یا نمیتواند تن صدایش را هنگام بحث با دیگران تنظیم کند. در چنین موقعیتی او با وجود IQ بالا از نظر EQ بسیار ضعیف است.
از طرف دیگر این امکان وجود دارد فردی را بشناسید که ریاضیات ضعیفی دارد یا اطلاعات دانشگاهی و درسی خاصی ندارد. اما میتواند به راحتی با دیگران ارتباط موثری برقرار کند، فروشنده موفقی باشد یا در جلسات کاری به محبوبیت برسد و این موضوع همان قدرت هوش هیجانی است.
EQ در زندگی واقعی چه نقشی دارد؟
اگر نمیدانید در زندگی ما نقش هوش هیجانی چیست؟ به مواردی که در لیست زیر شرح میدهیم دقت کنید. زیرا هوش هیجانی ابعاد مختلفی از زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار میدهد و دارای نقشهای زیادی است؛
- توانایی تشخیص موقعیتهای
- درک احساسات دیگران بدون آنکه به زبان بیاورند.
- توان مدیریت احساسات خود در شرایط بحرانی
- شناخت لحن مناسب برای صحبت در جمعهای مختلف
- برقراری ارتباط موثر در محیط کار یا خانواده
به بیان دیگر EQ همان چیزی است که به ما کمک میکند در روابط انسانی حرفهای و عاطفی رفتار درستی داشته باشیم و تاثیرگذار باشیم.
استفاده همزمان از EQ و IQ مساوی با موفقیت کامل
فردی را تصور کنید که هم آی کیو بالایی دارد و هم از ایکیو قدرتمندی برخوردار میباشد. این فرد قطعاً هم در آزمون های منطقی موفق است و هم در ارتباط با دیگران به بهترین شکل رفتار میکند. او میتواند یک ایده را هم تحلیل منطقی کند و هم به شکل انسانی و متقاعد کننده ارائه دهد.
از نظر علمی این باور وجود دارد که چنین افرادی از هر دو نیمکره مغز یعنی راست و چپ به خوبی بهره میبرند. نیمکره چپ مغز مربوط به منطق، زبان، ریاضی و تحلیل بوده و نیمکره راست مغز مربوط به احساسات، شهود، موسیقی، خلاقیت و ارتباطات انسانی است. پس فردی که در هر دو زمینه رشد کند میتواند هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفهای و کاری به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند.
آیا راهی برای تقویت EQ و IQ وجود دارد؟
خبر خوب این است که هر دو نوع هوش هیجانی و هوش منطقی قابلیت ارتقا دارند. به صورت کلی برخی ویژگی های ژنتیکی ممکن است که در سطح اولیه هوش هیجانی یا هوش منطقی نقش داشته باشند. اما قطعاً تمرین آموزش و تجربه میتوانند به طرز چشمگیری EQ و IQ را در ذهن افراد رشد دهند. اگر کنجکاوید بدانید که راه تقویت هوش منطقی و هوش هیجانی چیست؟ به جدول زیر دقت کنید؛
تقویت IQ | تقویت EQ |
حل مسئلههای منطقی و ریاضی | تمرین، خودآگاهی و مدیتیشن |
یادگیری زبان های جدید | یادگیری مهارتهای ارتباطی |
تمرین با بازیهای ذهنی و پازل | تقویت گوش دادن فعال |
– | شناسایی و درک احساسات خود و دیگران |
– | تمرین همدلی و کنترل خشم |
اشتباهات رایج در تربیت کودکان
خیلی از والدین تاکید یک طرفه روی IQ کودک دارند و با نیت خیر کودکان را از سنین پایین در کلاسهای ریاضی، زبان، موسیقی و… ثبت نام میکنند. این اقدامات با وجود اینکه مفید هستند اما توجهی به پرورش هوش هیجانی کودک ندارند.
برای مثال به کودک یاد داده میشود که جمع و تفریق را بلد باشد. اما یاد نمیگیرد که احساس خشمش را چگونه کنترل کند یا کودک میآموزد که چگونه نقاشی بکشد، اما یاد نمیگیرد که چگونه در جمع دوستان همدلی کند
به همین علت توصیه میکنیم پرورش EQ در کنار IQ باید بخش مهمی از برنامه تربیتی والدین برای کودکان باشد.
کارهایی مانند گفتگو، قصه گویی، انجام نمایش های گروهی، آموزش مهارت زندگی و بازیهای تعاملی هر یک باعث تقویت هوش هیجانی کودک میشوند.
نمونههایی از هوش هیجانی در افراد بدون تحصیلات دانشگاهی
خیلی از افرادی که تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک ندارند، دارای هوش هیجانی قوی هستند. زیرا هوش هیجانی ربط مستقیمی به سواد دانشگاهی نداشته و افراد زیادی در جامعه هستند که دارای تحصیلات رسمی نیستند. اما تعامل فوق العادهای دارند.
برای مثال؛ دامداری در روستا که میتواند با بیان سادهاش تاثیر عمیقی روی شنونده بگذارد. یا یک فروشنده بازاری که مشتری را با مهارت و صداقت جذب میکند. اینها جزو افرادی هستند که EQ بالایی دارند حتی اگر IQ سنتی آن ها قابل توجه نباشد.
سخن آخر
در این مطلب به صورت کامل بررسی کردیم که هوش هیجانی چیست و تفاوت آن با IQ چه میباشد. باید پذیرفت که هیچ کدام از این دو هوش به تنهایی تضمین کننده موفقیت کامل نیستند. دنیای امروز به افرادی نیاز دارد که هم تحلیلگر و هم باهوش باشند. هم با احساس و هم با درک بالا در روابط انسانی ظاهر شوند. برای تربیت فرزندان موفق همچنین برای توسعه فردی خودمان باید هر دو نیمکره مغزمان را فعال نگه داریم. با تمرین منطق و تحلیل از یک سو و همچنین پرورش احساس و ارتباط از سوی دیگر میتوان به چنین دستاوردی رسید. اگر احساس کردید که در این مسیر نیاز به یک همراه دارید، ما در مجموعه دریچه آگاهی منتظرتان هستیم.